دانلود فیلم: غول آهنی (1999)
        دانلود فیلم: فیلم "غول آهنی (1999)" درباره پسربچهای مهربان است که با یک ربات آهنی غولپیکر که از فضا آمده است، دوست میشود. رباتی که به طرز عجیبی بیآزار و صلحطلب است. اما …

نقد جامع فیلم "غول آهنی (1999)":
«ای. تی/E. T» را در شکل و شمايل مرد فلزی بسيار بلندقدی تصور کنيد، بعد [خود به خود] عاشق «غول آهنی / The Iron Giant»، انيميشني دلربا درباره پسرکي که با رباتي از فضايي ديگر دوست ميشود، ميشويد. اين غول آهنی در يکي از شبهاي سال ۱۹۵۷، زماني که آمريکا در آسمان به دنبال آثار ماهواره اسپوتنيک میگردد، به زمين میخورد و به سمت يکی از روستاهای ايالت مِين آمريکا به راه میافتد؛ او در مسير خود آنتنهاي تلويزيوني و خودروها را ميخورد تا اين که به يک نيروگاه ميرسد. اين نيروگاه جايي است که هوگارت هيوز کوچک غول آهنی را پيدا ميکند. هوگارت، پسرک ۹ ساله اي است که به همراه مادر مجردش (با صداي جِنيفر اَنيستون) زندگي ميکند و آرزو دارد يک حيوان خانگي داشته باشد. مادر ميگويد که خانهشان به حد کافي شلخته است، حال اتفاقات ناشي از بلند شدن يک ربات ۱۰۰ فوتي در خانه را خودتان تصور کنيد. يک شب هوگارت متوجه ميشود که آنتن تلويزيونشان گم شده و رد پاي غول آهني را تا نيروگاه دنبال ميکند و آنجا است که موفق ميشود جان ربات را از خطر برق گرفتگي ناشي از خوردن چندين سيم داراي جريان برق نجات دهد. اين کار هوگارت باعث ميشود که غول تا ابد دوست او بماند و حالا هوگارت بايد راز رباط را از مادرش و دولت فدرال پنهان کند. «غول آهنی» نمونه ديگري از آزادي است که فيلمسازها در ساخت انيميشن به آن دست يافتهاند: اين اثر ميتوانست يک فيلم اکشن صد ميليوني با جلوه هاي ويژه بسيار باشد، اما سازندهها موفق شدند آن را با کسري از اين هزينه بسازند براي اين که اين مرد آهني به جاي اين که ساخته شود، نقاشي شده است. و اينجا با يک فيلم خانوادگي داراي پيام روبرو هستيم: يک تمثال جنگ سرد که در آن غول آهنی از پسر بچه اي ياد ميگيرد که محکوم نيست که حتماً سلاح باشد براي اين که «تو چيزي هستي که دوست داري باشي.» داستان فيلم در دهه ۱۹۵۰ اتفاق ميافتد، چون اين دوره دوراني است که ژانر علمي تخيلي تحت سيطره هولوکاست هسته اي و مهاجمان فضاي ديگر در آمده بود. اين فيلم شامل نسخه کارتوني مضحکي از فيلم آموزشي هشدار دهنده «اردک و سنگر / Duck and Cover» است که در آن به بچهها توصيه ميشود با پنهان شدن زير ميزهايشان در برابر بمبهاي هيدروژني سنگر بگيرند. و شخصيت شرور فيلم هم يک جنگجوي جنگ سرد به نام کِنت مانزلی (با صداي کريستوفر مَکدونالد)، نماينده مخصوص دولت، که البته به غول آهنی با چشم يک نقشه خرابکارانه نگاه ميکند و ميخواهد آن را منفجر کند. اين تمثيل سياسي زير هزاران لذت سطحي مدفون ميشود؛ جذابيت اين فيلم ناشي از داستان «ای تی» گونهاش درباره پسري است که تلاش ميکند بيگانه اي را از چشم مادرش پنهان کند. غول آهنی آن قدر بزرگ است که نشود در کمد پنهانش کرد، اما در فيلم سکانس جالبي وجود دارد که در آن هوگارت دست اين مخلوق را به داخل خانه ميآورد، و بعد آن مانند سگ چموشي شروع به ورجه وورجه در خانه ميکند. «غول آهنی» مانند فيلمهاي انيميشني ژاپني جديد ميتواند در هر ژانري به جز اکشن زنده دسته بندي شود. در فيلم خبري از حيوانات کوچولوي بامزه و يا مؤلفه هاي ترانه، رقص و ساز خبري نيست: اين يک داستان ساده و سرراست است. کارگردان، بِرَد بّرد، يکي از قديميهاي انيميشن «سيمسون ها/Simpsons» است که جلوه هاي بصرياش در اين کار به مراتب پيچيده تر از «سيمسون ها» هستند و ما را بيشتر به ياد تکنيک «خط روشن»(clear line)هايائو ميازاکی (همسايه من توتورو/My Neighbor Totoro» مياندازد. اين فيلم مانند اغلب انيميشنهاي ديگر است و سعي ميکند فراموش کنيد اينها نقاشيهاي متحرک هستند چون داستان و شخصيتهاي کاملاً متقاعد کننده از آب درآمدهاند. اگر بخواهيم به طور اختصاصي درباره غول آهني صحبت کنيم، بايد بگوييم که اين موجود واقعاً دوست داشتني است. ابتدا نميتواند انگليسي صحبت کند، ولي مثل ای تی خيلي زود ياد ميگيرد و دانش فراوان خود را با سادگي يک غريبه در سرزميني عجيب ترکيب ميکند. وين ديزل به جاي او حرف ميزند و به نظر ميرسد که صدايش به وسيله دستگاه هاي الکترونيکي کمي زير شده است. خيلي پيچيده طراحي نشده - چيزي شبيه به بلوکهاي خانه سازي با خاک اندازي به جاي دهانش - اما وقتي او را بهتر مي شناسيمش که مقابل چشمان مان به يک شخصيت تبديل ميشود - موجود احمق گُنده اي که به نوعي برايش احساس تأسف ميکنيم. قبل از رسيدن به اوج داستان (همانند داستان ای تی شامل تهديدي از جانب بروکرات ها و تکنوکرات ها) اميدواريم که هوگارت بتواند بار ديگر دوستش را نجات دهد. ساخت چنين فيلمي بايد کار سختي باشد. ديزنی بازار انيميشن سنتي را قبضه کرده، اما به نظر ميرسد که استوديوهاي ديگر مايلند روي مشابه هاي موزيکال ديزني (مانند «پادشاه و من/ The King and I») سرمايه گذاري کنند، گرچه اگر به جهت مخالف - داستانهاي واقعي سرراست - بروند شانس بيشتري خواهند داشت. «غول آهنی» بر اساس داستاني از يک شاعر بريتانيايي به نام تِد هيوز، که به تازگي فوت شده، ساخته شده است. اين اثر صرفاً يک فيلم پر سر و صداي بانمک نيست، بلکه داستان درگيرکننده اي است که چيزي براي گفتن دارد.
منتقد: راجر ایبرت (Chicago Sun-Times)
کاربران و منتقدین:
اطلاعات فیلم:

- کارگردان: بِرُد بِرد
 - مدت زمان: 87 دقیقه
 - زبان: انگلیسی
 - فرمت: MKV
 - محصول: آمریکا
 - سال انتشار: 1999
 - حجم فایل: 599 مگابایت
 
  ارسال نظرات
        
















